معنی شهمات کردن، مات کردن، (مج.) شکست دادن, معنی شهمات کردن، مات کردن، (مجپ) شکست دادن, معنی aikh lcbj، kh lcbj، (k[,) alsت bاbj, معنی اصطلاح شهمات کردن، مات کردن، (مج.) شکست دادن, معادل شهمات کردن، مات کردن، (مج.) شکست دادن, شهمات کردن، مات کردن، (مج.) شکست دادن چی میشه؟, شهمات کردن، مات کردن، (مج.) شکست دادن یعنی چی؟, شهمات کردن، مات کردن، (مج.) شکست دادن synonym, شهمات کردن، مات کردن، (مج.) شکست دادن definition,